برای هزارمین بار آرزو کردم کاش بودی
کاش بودی تا تو بغلت ولو می شدم و سرمو به سینت می چسبودمو چشمامو می بستم.
بعد نفس عمیقی می کشیدم و ریه هامو از عطرت پر می کردم .
کاش بودی تا تو همون حالت برات از نبودنت حرف بزنم ؛ حرف بزنمو بگم که چقدر تو این مدت تنها بودم . بگم و بگم و ازت بخوام که تا همیشه پیشم بمونی .
کاش بودی تا بی هوا لباست از اشک چشمام خیس می شدن و می فهمیدم که خواب نیستم ؛ می فه حاضری شش صبح :)...
ما را در سایت حاضری شش صبح :) دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 4noboy3 بازدید : 137 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 7:53